عـــــــــروس غصـــــــــــه هـــــــــا

شعری که تورا جان میبخشد شاعرش را یکبار کشته است

روی سنگ قبرم بنویسید...

تارا
عـــــــــروس غصـــــــــــه هـــــــــا شعری که تورا جان میبخشد شاعرش را یکبار کشته است

روی سنگ قبرم بنویسید...

روی قبرم بنویسید کبوتر شد و رفت ...

☆زیر باران غزلی خواند، دلش تر شد و رفت ...

☆چه تفاوت که چه خورده است، غم دل یا سم ...

☆آنقدر غرق جنون بود که پرپر شد و رفت ...

☆روز میلاد، همان روز که عاشق شده بود ...

☆مرگ با لحظه دیدار برابر شد و رفت ...

☆او کسی بود که از غرق شدن می ترسید ...

☆عاقبت روی تن ابر شناور شد  و رفت ...

☆هر غروب از دل خورشید گذر خواهد کرد...

☆دختری ساده که یک روز کبوتر شد و رف...


برچسب‌ها: پست ثابت

تاريخ : دو شنبه 26 آذر 1392 | 1:36 | نویسنده : تارا |
صفحه قبل 1 2 3 4 5 ... 15 صفحه بعد
.: Weblog Themes By M a h S k i n:.